㋡ mini ㋡
☼...We しѺ√乇 Summer ...☼
سلام. به وبلاگ Mini Girl خوش اومدید.☺ راستی جیــــ...گـ...ــــــــــرا لطفا نظر بدین و در نظر سنجی ها شرکت کنین لوگوی جدید درست کردم فقط چون ناشیانه این کارو کردم اصلا روی عکس لوگوم هیچی ننوشته! دارم روش کار میکنم ببینم درست میشه یا نه! دیگه به بزرگی خودتون ببخشین خوشحال میشم تو وبتون بذارین اینم کدش <p align="center"><a href="http://www.miniweb.loxblog.com" target="_blank"><img border="0" src="http://upload7.ir/images/49737914643077458076.gif" width="130" alt="Mini....Web♥ click fast♥" height="150"></a><br><input onclick="this.select()" type="text" width="356" name="T1" size="15" value='<!-- start logo cod off http://www.miniweb.loxblog.com --><p align="center"><p align="center"><a href="http://www.miniweb.loxblog.com" target="_blank"><img border="0" src="http://upload7.ir/images/49737914643077458076.gif" width="130" height="150" alt="Mini....Web♥ click fast♥"></a></p><!--finish logo cod off http://www.miniweb.loxblog.com -->' dir="ltr" ></p><div style="display:none"><a href="http://blogers.ir">وبلاگ</a>-<a href="http://blogers.ir/cod/make-logo-banner-cod/">کد لوگو و بـــــــ...ــــای تا هـــــ...ـــــای اصفهانی و سرعت زیاد !!!! - اگه نگی این اس ام اس رو واقعا برای کی فرستادی قول میدم یکی رو بکشم!! ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﻗﺪﻳﻤﻴﻤﻮ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻳﺰﻡ! ﺩﻭﺳﺘﻢ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ ،ﻣﻴﺸﻪ ﻟﻄﻔﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻭ ﺟﻠﻮﻱ ﻣﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻳﻦ؟ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺸﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﻛﺮﺩ ،ﻳﻪ ﻣﻮﺱ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻛﻴﻔﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﻱ ﻓﺎﻳﻞ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎﻣﻮﺱ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻠﻴﻚ ﻛﺮﺩﻭ cut ﺭﻭﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩ ﻣﻮﺱ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ.ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻣﻮﺱ ﻭﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭﺑﻪ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﻳﺪﻩ ﻭﺻﻞ ﻛﺮﺩ . ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻠﻴﻚ ﻛﺮﺩ ﻭﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ پیست ﺭﻭ ﺯﺩ !! ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺳﻜﺘﻪ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺩ.... ﻣﻨﻢ ﺍﺯﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢِ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی یک خانم 45 ساله حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود . اِ اِ اِ شما بوووووودی ???? چقدر عوض شدی نشناختمتون!!!!!!!!!!!!!!!!!! پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو ميبينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده! هل نده زشته ، خودم ميرم غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي؟ به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم! يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم. آموزش اصفهانيه به پسرش درمورد پست کردن نامه بدون تمبر: خب حواسدا جمع کون ! آدرسی گیرنده را بجافرستنده بنویس، آبندازش توصندوقی پست .اوقت پست میبیند تمبرندارد پس میفرسدش برا فرستنده! 699666999999666999999666996666666996666699999666669966666699 شماره های بالا را انتخاب کن. اول ctrl+f را بزن. بعد 9 رو بزن. بعدش هم ctrl+enter چی می بینی؟
ادامه مطلب
كوكولوژي (kokology) تركيب دو واژه كوكورو (kokoro) به معناي ذهن، روح و احساسات در زبان ژاپني و لوژي (logia)
پرنده آبی
روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد.
چیزی در این پرنده شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید.
اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می آید و در روز چهارم سیاه رنگ است.
سوال؟
اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمی خیزید این پرنده چه رنگی است؟
1. پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.
2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.
3. پرنده سفید می شود.
4. پرنده طلایی می شود.
جواب ها باید در همین 4 جواب بالا جستجو بشه و رنگ های دیگه مثل سبز ، بنفش ، زرد و بی رنگ مد نظر نیست.
خوب فکر کنید، هر وقت به نتیجه رسیدید پایین این ایمیل رو بخونید
با توجه به توضیحات بالا باید متوجه شده باشید که به هیچ وجه سرکاری نیست.
پس با احساس خودتون جواب بدید و بعد جواب رو ببینید!
عکس العمل شما در این وضعیت نشان دهنده ی پاسخ شما به مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است.
1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهیی بدبینانه دارند.
آیا شما باور دارید اوضاع هیچ وقت بهبود نمی یابد؟ به یاد داشته باشید همیشه پایان شبه سیه سپید است.
2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند.
شما باور دارید زندگی ترکیبی از خوب و بد است و مقابله کردن و سرسختی نشان دادن در برابر این واقعیت سودمند نیست. مشقات و ناملایمات را با خونسردی می پذیرید و اجازه می دهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند. این دیدگاه باعث میشود از تلاطم ناملایمات و سختیها با موفقیت بیرون آیید.
3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند.
شما در زمان بحران وقت خود را در تردید و دودلی تلف نمی کنید اگر وضعیت بغرنج شود ترجیح میدهید جلوی ضرر را بگیرید و به دنبال راه دیگری برای رسیدن به هدفتان می گردید و در غم و اندوه گرفتار نمی شوید. این روش محتاطانه بدین معنی است که اوضاع بطور طبیعی بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.
4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود ، بی باک و نترس هستند.
شما معنی بحران را نمیدانید برای شما هر بحرانی ، یک فرصت است. این جمله ناپلئون که گفته است «غیر ممکن ... ، این واژه فرانسوی نیست » درمورد شما صدق میکند. اما مواظب باشید این اعتماد به نفس زیاد ، مرز بین شجاعت و حماقت را از بین نبرد
روی لینک زیر کلیک کنید سپس روی گزینهی "Let's get trippy" و پس از آن روی "OK, start" کلیک کنید، برای 30 ثانیه به مرکز صفحه خیره شوید سپس بلافاصله به دستی که با آن موس را گرفتهاید نگاه کنید. به هیچوجه دست خود را تکان ندهید. شگفتزده نشويد؛ چرا كه نام اين پديدهی علمي"cenesthetic hallucination"
نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....
به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
توی این همایش از خانومها سوال شد : چه کسانی عاشق همسرانشون هستند ؟
همه ی زنها دستاشون رو بالا بردن ..
سوال بعدی این بود که : آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟
بعضی ها گفتن امروز ... بعضی ها گفتن دیروز... بعضی ها هم گفتند یادشون نمیاد ..
بعد ازشون خواستند که به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم
همه این کار رو کردند. ازشون دوباره درخواست کردند گوشی شون رو بدن به
کناریشون تا جواب اس ام اسهایی که براشون اومد بود رو بلند بخونن ..
خوب یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون نوشتم::
- شما؟
- اوه مادر بچه های من ، مریض شدی؟
عزیزم منم عاشقتم , حالا که چی ؟ بازم ماشین رو کجا کوبوندی؟
- من منظورت رو متوجه نمی شم؟
- باز دویاره چه دست گلی به آب دادی ؟ این سری دیگه نمی بخشمت!!
- خوب برو سر اصل مطلب ، چقدر پول لازم داری؟
- من دارم خواب می بینم ؟
- ازت خواستم دیگه تو مشروب خوردن زیاده روی نکنی!!
ﮐﺸﺘﯽ ، ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ
ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺭﺍ ﺳﭙﺮﯾﮑﺮﺩ...
... ﭘﺲ ﺍﺯ15ﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻩ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ، ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ
ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ
ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﯾﺪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ
ﻧﮑﻨﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻩ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺨﯿﻠﺖ ﻗﻮﯾﻪ!!!! :
بعد باید اساماس بفرستی ایمیلتو چک کن
بعد باید زنگ بزنی بگی اساماساتو چک کن
در اتاق جراحی کم مونده بود مرگ را تجربه کند كه خدا رو دید و پرسید:
آیا وقت من تمام است؟
خدا گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید .
بنابراين پس از بهبود يافتن خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و
عملهای زیر را انجام دهد:
1- کشیدن پوست صورت 2- تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن) 3- جمع و جور کردن شکم .
از اونجايي كه او زمان بيشتري براي زندگي داشت از اين رو او تصميم
گرفت كه بتواند بيشترين استفاده را از اين موقعيت (زندگي) ببرد.
يكي دو ماه بعد ، پس اتمام آخرين عمل زيبايي بعد از مرخص شدن از
بيمارستان در حالي كه ميخواست از خيابون رد بشه با يه ماشين تصادف
كرد و كشته شد . !!!
وقتی با خدا روبرو شد او پرسید: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال
دیگه فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید؟
خدا جواب داد :
اخه یه چیپس خریدم انقضاشو نوشته بود ۲۰۱۵
پسر: عزیــــــــــــزم!!!
دختر: جووونـــــم!!!
پسر: گــــــــــلِ من!!!
دختر: جانــــم؟؟
پسر: عشــــــقم!!!
دختر: جان؟؟؟
پسر: زندگـــی من!!!
دختر: بله؟؟؟
پسر: نفسِ من!!!
دختر: زهـــرمار! بازم اسمم یادت رفته؟؟؟!!
اين مسئله باعث شگفتي پزشكان آن بخش شده بود به طوري كه بعضي آن را با مسائل ماوراي طبيعي و بعضي ديگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد ديگر در ارتباط مي دانستند.
كسي قادر به حل اين مسئله نبود كه چرا بيمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهاي يكشنبه مي ميرد.
به همين دليل گروهي از پزشكان متخصص بين المللي براي بررسي موضوع تشكيل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصميم بر اين شد كه در اولين يكشنبه ماه، چند دقيقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذكور براي مشاهده اين پديده عجيب و غريب حاضر شوند.
در محل و ساعت موعود، بعضي صليب كوچكي در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضي دوربين فيلمبرداري با خود آورده و ...
دو دقيقه به ساعت ۱۱ مانده بود كه « پوكي جانسون» نظافتچي پاره وقت روزهاي يكشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حيات را از پريز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقي خود را به پريز زد و مشغول كار شد !!!
699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699
699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699
699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699
699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996
699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666